Document Type : Scientific Research
Authors
1 Graduated MSc, urban planning, Department of Urban Planning, Fine Arts Campus, University of Tehran, Iran
2 Graduated MSc, Urban Planning, Department of Urban Planning, Faculty of Architecture and Urban Planning, Science and Research Branch, Islamic Azad University, Tehran, Iran
3 Graduated MSc, Regional Planning, Department of Urban Planning, Faculty of Architecture and Urban Planning, Shahid Beheshti University, Tehran, Iran.
Abstract
Highlights
Analyzing the results, it can be said that the relationship between the sense of belonging of citizens living in the area with the existing visual elements is low and with individual and social factors such as participation in planning their neighborhood is high. The research was based on the assumption that the identity of citizens varies depending on their social status and no single urban identity can play the role of a complete representation of all citizens, so single identities both theoretically and in practice with the lack of urban democracy and urban planning. They are undemocratic and viable from above. On the other hand, it was tried to show that the lack of space to represent the different identities of citizens will cause them to lose their sense of belonging and in the future will cause problems such as vandalism in the city. This study showed that in order to create a sense of belonging among the residents of Palestine Square neighborhood of Tehran, more than perceptual and visual factors rooted in its historical and Islamic identity, individual and social factors, such as participation at different levels for planning and decision making. They influence people's sense of place in their neighborhood.
Keywords
Main Subjects
رویکرد هایی که صورت هایی یکسان و یک بعدی از هویت را تعریف می کنند، عملا سعی دارند ایدئولوژی مسلط بر جوامع را استوار سازند. به دیگر سخن، رو بنای یک شهر که توسط طراحی ها، مناظر و سلیقه های متفاوت نمایان می شود، از طریق یک ابزار همسان ساز که ایدئولوژی نام دارد، زیر بنا و اساس ساخت و ساز و به طور کلی کالبد شهر را شکل می دهد. در واقع دو هویت که یکی تصنعی و دیگری برخاسته از تاریخ و فرهنگ و تمدن یک جامعه می باشد، به وجود می آیند. هویت تصنعی سعی در تحمیل خویش به هویت های متنوع دارد، از این رو با ترفندی حساس که یک ارزش در جوامع اسلامی به حساب می آید، دست به کار می شود. رویکرد هویت اسلامی یا ایرانی اسلامی همان ارزشی است که با حضور گسترده در فضا های شهری و به خصوص در کالبد آن ها، به نوعی با سلایق و دیگر ارزش ها و هویت ها رو به رو گردیده است. حس تعلق حاصل این همانی فرد با "ترکیب پیچیده ای از معانی، نمادها و کیفیت های محیطی است که شخص یا گروه به صورت خود آگاه یا ناخودآگاه از یک مکان خاص ادراک می کند. در نتیجه این یک نواختی و همسان سازی مانع پویایی شهرو تکثر فرهنگ ها و همینطور مانع ایجاد امکانات کافی برای شکل دهی به فضا توسط شهروندان میشود که باعث عدم ایجاد حس تعلق به فضا و در نتیجه ظهور وندالیسم شهری و پیامدهای منفی دیگر می گردد. از این رو برای شناخت این مشکل ابتدا باید فضا و سیاست های تولید آن را مطالعه کرد زیرا هر شیوهای از سازماندهای اجتماعی، محیطی را تولید میکند که پیامد روابط اجتماعیای است که این شیوه سازماندهی اجتماعی در اختیار دارد. به دلیل تمایز های بسیار زیاد هر گروه یا طبقه اجتماعی، ایدئولوژی که زیر بنای هر هویتی می باشد متفاوت است، بنابراین در یک شهر وجود هویت های گوناگون که هر کدام اصول و عقاید خاص خود را داشته باشند کاملا متصور است، چرا که ایدئولوژِی تصویری از رابطه ی ذهنی افراد با شرایط واقعی استنباط شده از زندگی اشان است. از این رو هویت شهری اساساً یک مفهوم مرکز زدوده و دارای هویت های چندگانه است که هر هویت و ایدئولوژی، بنا به قدرتی که حاملان آن در ساختار جامعه دارند هویت خود را بر دیگر هویت ها تحمیل میکند. از این رو هیچ گاه نمی توان از "هویت ملی" یا "هویت ایرانی اسلامی" سخن گفت بدون اینکه تمام تضادها و تفاوت های درون مفهوم "ملت" یا گرایش های مختلف در خصوص مفهوم "دین" را نادیده گرفت و هویت آن ها را از فضا حذف کرد. اما در طرف دیگر جامعه انسانی تشکیل شده از طبقات، گروه های اجتماعی، مذهبی و... می باشد که این امر اجتماعی بر اثر برهم کنش این نیروها خلق شده است اما این نیروها به صورت نابرابر وجود دارند و این باعث ایجاد روابط قدرت می شود از این رو تعریف هویت واحد برای یک شهر نه "ارزش های حاکم بر یک جامعه" بلکه ارزش های طبقه حاکم بر جامعه می باشد. این شکل از سازماندهی شهر باعث می شود گروه های هویتی مختلف از شکل دهی شهر و تولید فضا حذف شوند.
در این پژوهش لزوم شناخت عواملی که تولید فضا را بر عهده دارند نشان داده شده و سعی شده نقش نهاد ها و گفتمانها مسلط بر تولید فضا مورد بررسی قرار بگیرد. هدف کلی که در این پروژه دنبال شد نشان دادن رابطه حس تعلق با عوامل و روابط اجتماعی و المان های شهر های اسلامی که فضا را شکل میدهند و بررسی ماهیت این روابط اجتماعی است. از این نظر جمع آوری اطلاعات بر پایه برداشت میدانی بر اساس پرسشنامه های مردمی است. حجم نمونه در این پژوهش، از طریق فرمول آلفای کرونباخ، 93 عدد تعیین گردید. از آن جهت که فقط یک محله در این پژوهش بررسی و بیش از دو متغییر برای سنجش انتخاب شده بود، برای انجام تحلیل این پژوهش 4 گزینه موجود بود که شامل آنالیز کوورایانس، واریانس با اندازهگیری های مکرر، رگرسیون چند متغیره و تحلیل عاملی می شدند که به وسیله نرم افزار Smart PLS تحلیل گردید. متغییر های مورد بررسی به دو دسته عوامل فردی و اجتماعی و عوامل ادراکی و بصری تقسیم بندی شده است.