Document Type : technical note
Authors
1 PhD in Urban Planning, Tehran Branch of Science and Research, Islamic Azad University, Tehran, Iran
2 Assistant Professor, Department of Urban Planning, Qazvin Branch, Islamic Azad University, Qazvin, Iran
Abstract
Highlights
Charrette is a method that is capable of achieving the highest level of participation by relying on participatory planning. Collaborative work, interoperable design, use of design to reach a common vision and create comprehensive solutions, working on details, limitation of work schedule, interaction in charrette feedback loop, working for at least four to seven consecutive days, On-site work and programmable execution are features that distinguish charrette from other methods.
After studying the feasibility of charrette in Iran, it seems that the its realization is possible and only requires creating a suitable platform and gaining the corresponding necessary determination. To this end, it is essential that the government and authorities have a more comprehensive view and provide the necessary training and reassurance in this through the media. discussing about the formation a platform with reference groups can be of significant contribution. To overcome legal barriers, enact the necessary laws seems essential, for which the legislators, as an influential group in the charrette, should be properly informed of its benefits. The professional community and researchers have a significant role to play in the implementation of charrette in Iran by institutionalizing, yet they should also receive the necessary training in the first place. In overall, implementing the charrette in Iran needs alterations in the planning structure from the way of forming ideas and defining the initial vision to implementing and paying more attention to the role of the people.
Keywords
Main Subjects
بیش از نیمی از جمعیت جهان که در شهرها زندگی میکنند، با مشکلات جدی ترافیکی و چالشهای توسعه شهری روبرو هستند. در بسیاری از شهرهای توسعه یافته، زیرساختهای قدیمی از جمله شبکههای ترافیکی، نمیتوانند نیاز شهروندان را برآورده سازند، چراکه این زیرساختها نیاز به بهسازی فوری داشته و هزینه کاهش این مشکلات شهری غالباً بسیار گران است(Zeng et al,2019:1). اصطلاح خاص "فضای مشترک" یک رویکرد کاملاً متفاوت بمنظور طراحی خیابان، جریان ترافیک و ایمنی جاده بوده که به سرعت در حال رشد میباشد. فضای مشترک با ترکیب وسیعتر از مفهوم روانشناختی رفتاری و با تغییر درک خطرپذیری و ایمنی، مجموعهای از اصول را در راستای ترکیب موفقیت آمیز تحرکات با دیگر عملکردهای مدنی خیابانها و فضاهای شهری ارائه میدهد (Hamilton-Baille,2008:161).
آلودگی، ازدحام و ملاحظات شهری منجر به تغییر رویه در استفاده از وسایل نقلیه خصوصی مراکز متراکم شهری شده است. غالبا آخرین جادهها به سیستمهایی نظیرحمل و نقل عمومی، اشتراک گذاری ماشینها و دوچرخهها به منظور افزایش میزان پیادهروی و دوچرخه سواری مجهز شدهاند(Scarinci et al.2017: 310). بسیاری از شهرها سیاستهایی را اتخاذ کردهاند که هدف آنها ارتقاء شیوههای حمل و نقل فعال مانند پیادهروی و دوچرخه سواری میباشد. تشویق به حمل و نقل فعال از اهداف پایداری شهرها پشتیبانی کرده و باعث کاهش آلودگی هوا ناشی از ترافیک میشود و به کاربران راهها کمک میکند تا یک شیوه زندگی سالم را اتخاذ کرده و سطح فعالیت بدنی خود را افزایش دهند(Rushdi and Tarek,2020: 37). پیادهروی طبیعیترین راه برای حرکت انسانهاست. بدن ما، ادراک حسی و ذهنی ما برای میلیونها سال براساس این سیستم جابهجایی تکامل یافته است(Coch et al,2018). پیادهروی عمدتا به عنوان یک نوع حمل و نقل پایدار شناخته شده است. این عمل مزایای اجتماعی و منحصر به فردی دارد، به ویژه در افزایش ارتقای سلامت و عدالت اجتماعی و همچنین کاهش انتشار گازهای گلخانه ای تاثیر مثبتی نیز دارد(Rafiemanzelat,2017: 94). از سوی دیگر ترویج به اشتراک گذاری فضا به منظور بالابردن کیفیت زندگی اجتماعی و ایمنی محیط اطراف خیابان به طور فزاینده مورد پذیرش ویژگیهای طراحی مدرن شهری است(Anvari et al,2015:83). مناطق مرکزی شهرها به طور سنتی محل استقرار اماکن دولتی، کسب و کار، گردشگری و هنر و امکانات تفریحی بوده و در بسیاری موارد هنوز هم وجود دارد(Elsoradi,2018:52). مشکل عرضه در نقاط تجاری مرکز شهر با افزایش تعداد اتومبیلهای شخصی درخیابانها آغاز شد(Lewandowski:2016: 288). با این حال، در سالهای اخیر، روند تفکیک ترافیکی، به دلیل پیشرفتهای معماری و برنامهریزی شهری، رونق یافته است. در عوض، طراحی خیابان و مهندسی ترافیک، باعث انتقال تمرکز از وسایل نقلیه به عابران پیاده به منظور ایجاد یک قلمرو عمومی بهتر شده، که عمدتا از طریق تایید عملکرد خیابانها به عنوان مکانها و شریانهاست و همچنین هدف از طراحی آن، به منظور حرکت آسانتر عابران پیاده و کاهش سرعت وسایل نقلیه است(Kaparias,2015:115). اقدامات ایمنی پیشرفته شامل وسایل نقلیه، زیرساختها و محیط آن، سیستمهای حفاظتی، آموزش و توسعه دانش رفتاری، ابزار اصلی برای کاهش تعداد و شدت حوادث مربوط به افراد آسیبپذیر در جادهها و خیابانهاست. بخش عمدهای از کاهش چشمگیر مرگ و میر را میتوان به افزایش ویژگیهای امنیتی خودروها، نسبت داد. در کنار آنها بهبود در زیرساخت، سازماندهی دوربینهای کنترل سرعت، بازنگری محدودیتهای سرعت برای سازگارکردن آنها با استانداردهای ایمنی جادهها، سیاستهای آشامیدن و رانندگی موثر، افزایش ناحیه 30 کیلومتر در ساعت در مناطقی که بسیاری از کاربران جادهای آسیبپذیر هستند و بهبود در حفاظت از عابر پیاده و افراد حاضر در خودروها،همه وسایل موثر در ایمنی راهها هستند(Mako and Szakonyi,2016: 2122).
در دهه گذشته، برنامه ریزان حملونقل در سراسر جهان عناصر طراحی فضای مشترک را به عنوان راهی برای ایجاد مکانهای دوستدار عابران در نظر گرفتهاند. خیابانهایی که دارای اصول فضای مشترک هستند تمایل به کاهش سرعت خودرو و افزایش ایمنی برای کاربران جاده آسیبپذیر دارند(Beitel et al,2018:710). فضای مشترک یک رویکرد طراحی است که با هدف کاهش ترافیک وسایل نقلیه یا تضعیف ترافیک وسایل موتوری با کاهش یا حذف حجم مدیریت ترافیکی مرسوم مانند نشانههای ترافیکی،علامتگذاری راهها و در برخی مواقع فرونشاندن حاشیه پیادهرو بوده که منجر به هم ترازی سطوح میشود(Holmes,2015:6). در واقع فضای مشترک به عنوان یکی از ابزارهای احیا و باز زنده سازی مراکز سنتی و رو به افول شهری مطرح شده که با پیادهسازی اصول و دستورالعملهای طراحی اینگونه فضاها میتوان رونق را به مراکز بازگرداند و با تقسیم عادلانه شریانهای حرکتی بین سواره و عابران پیاده، زمینه افزایش سرزندگی و نشاط را در جامعه شهری پدید آورد. حال با توجه به موارد مطرح شده این بحث پیش میآید که معیارهای طراحی شهری فضاهای مشترک در مراکز شهری چگونهاند؟ و دستورالعملهای طراحی فضای مشترک در این گونه فضاها دارای چه ویژگیهای منحصر به فردی هستند. از اینرو در این مقاله سعی برآن شده تا با بهرهگیری از اسناد ارائه شده در زمینه طراحی فضاهای مشترک، معیارهای طراحی برای پیادهسازی این رویکرد در مراکز شهری و علی الخصوص در نمونه مورد مطالعه واقع در خیابان خیام شهر قزوین تدوین شده که در قالب چارچوب پیشنهادی ارائه خواهدشد.