نوع مقاله : یاداشت فنی
نویسندگان
1 دکتری شهرسازی، واحد علوم و تحقیقات تهران، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران
2 استادیارگروه شهرسازی،واحد قزوین،دانشگاه آزاد اسلامی،قزوین،ایران
چکیده
تازه های تحقیق
دراین مقاله سعی برآن بود که با بهرهگیری از منابع معتبر موجود دراقصی نقاط جهان و مطالعه تجربیات کشورهای توسعه یافته در زمینه بهرهمندی از ایده فضای مشترک برای کنترل ترافیک وسایل نقلیه و ترویج پیادهروی در مراکز شهری، معیارهای طراحی این ایده در مناطق مرکزی شهرها و مراکز تجمع شهری تدوین شده و با استناد به منابع معتبر و تجربیات صورت گرفته، این معیارها در قالب پیشنهادات طراحی در حوزه مداخله مراکز شهری ارائه شود(جدول3). در طی سالیان اخیر،کشورهای توسعه یافته و صنعتی به این نکته دست پیدا کردهاند که با کاهش حجم ترافیک سواره در مناطق شهری و ترویج پیاده مداری میتوان سرزندگی و نشاط قبلی را به فضاهای شهری بازگرداند. استفاده بیش از حد از وسایل نقلیه و وابستگی فعالیتهای انسان به آن، زمینهساز مشکلات جسمی و روحی فراوانی شده که در نهایت افراد ساکن در شهرها را از محیط سرزنده شهری دور ساخته و لذت یک زندگی بانشاط را از مردم میگیرد. طی سالیان گذشته کشورهای متعددی اقدام به برنامهریزی در راستای کاهش حجم ترافیک وسایل نقلیه کرده که مقتضی به شرایط خاص هر کشور، طرحی خاص به معرض اجرا درآمده است. ایده فضای مشترک یک رویکرد طراحی شهری میباشد که با هدف کاهش ترافیک وسایل نقلیه، زمینه را برای مدیریت بهتر حجم خودروهای عبوری فراهم کرده و فضایی امنتر و با مساحت بیشتر در اختیار عابرین پیاده قرار داده است. با توجه به دستاوردهای مثبت این ایده در اقصی نقاط جهان و استقبال مردم از اجرا آن، میتوان از آن به عنوان یکی از مهمترین راهکارهای کنترل و مدیریت ترافیک سنگین مراکز شهری و تجاری کلان شهرها نام برد که علاوه بر حل مشکلات ترافیکی،فضایی بدیع و سرزنده را در اختیار شهروندان قرار میدهد. در این مقاله سعی برآن شد که با برشمردن ویژگیهای طراحی فضای مشترک و بهرهگیری از تجارب شهرهای موفق در زمینه اجرای این ایده در مناطق مرکزی آن، معیارهای مورد نظر بمنظور اجرا در محدوده طراحی (خیابان خیام قزوین) استخراج شود. خیابان خیام قزوین که بعنوان یکی از سکانسهای تجاری سطح شهر و همچنین یک محور مهم ترافیکی مطرح میباشد بدلیل عدم استقبال کاربران از طرح پیشین، پذیرای ایده فضای مشترک(برای اولین بار در عرصه شهرسازی ایران) شد که این امر با مطالعات مرحلهای گوناگون امکانپذیر گشت. در همین راستا در ادامه پژوهش به روند تدوین معیارهای طراحی در حوزه مداخله پژوهش پرداخته شد. همچنین پیش از این مرحله، باید به بحث پیشنیازهای طراحی در مراکز شهری توجه شده و با اتکا به مراحل آغازین طرح، اقدام به تدوین این معیارها نمود. به همین منظور با اتکا به منابع نظری معتبر و مطالعه تجارب اجرای ایده فضای مشترک در مراکز شهری سایر نقاط جهان و توجه ویژه به مقیاس و نوع مداخله در بافتهای مرکزی- تجاری شهرها(با اتکا به حوزه مداخله پژوهش)، پنج معیار اصلی در راستای طراحی فضای مشترک در مراکز شهری به دست آمد که شامل:۱- مدیریت و آرامسازی ترافیک۲- بهبود سیمای کالبدی شهر۳- بهبود وضعیت زیست محیطی۴- بهبود وضعیت اقتصادی و خدمات شهری ۵- تقویت زندگی اجتماعی و تعاملات فرهنگی بود. هر کدام از این معیارها دارای زیرمعیار، محور استراتژیک،راهکار، ضوابط طراحی و سیاست اجرایی میباشد که باید به هنگام طراحی و اجرای فضای مشترک مورد استفاده طراحان و برنامهریزان قرار بگیرد. در گام بعدی، فرآیند تدوین راهنمای طراحی فضای مشترک در مراکز شهری در ده مرحله بیان شده که با توجه به نحوه و مقیاس اجرای طرح، بایستی مورد توجه قرار بگیرد. باید اذعان داشت که ایده فضای مشترک تنها راهکار برای حل مشکلات ترافیکی و اجتماعی مراکز شهری نبوده و میزان موفقیت اینگونه طرحها، به عوامل متعددی چون مطالعات اولیه، نحوه درستی اجرا، بازخورد اجتماعی مردم، نحوه مدیریت جریان ترافیکی و ... بستگی دارد. فرآیند اجرای اینگونه طرحها، لزوما عاری از اشکال و نقص نبوده و تنها سعی میکند که با ایجاد تغییرات کالبدی و ترافیکی،کیفیت زندگی اجتماعی را در مناطق مذکور ارتقا بخشیده و محیطی سرزنده و با نشاط را برای شهروندان فراهم آورد و فضای مشترک خیابان خیام قزوین نیز عاری از این مستثنا نبوده و امید به بهبود شرایط فعلی دارد.
کلیدواژهها
موضوعات
عنوان مقاله [English]
نویسندگان [English]
Various categories have been presented to examine the extent of popular participation. The most important of these are the categories of Miguel, Einstein, Davidson, and Drieskel. Sharte also realizes popular participation as an effective way. In this way, people participate in decision making, creation and implementation of a plan and oversee it over a specified and targeted timeframe. The perspective of the project is formulated with the views of stakeholders, which is itself a way of researching and gathering information.
The present research is a documentary one, in which the opinions of experts have been used with the help of interviews. At first, some theories of participatory planning have been scrutinized and it has been found that the charter makes a real contribution. Then the concept of charting, its features and stages, and a successful example are discussed. Obstacles have been identified in order to assess the feasibility of implementation of the map in Iran. What can be concluded from this research is that the realization of ranching is not impossible in Iran, but it requires a proper platform. Therefore, at the end, the necessary solutions for laying the implementation of the chart have been discussed.
کلیدواژهها [English]
بیش از نیمی از جمعیت جهان که در شهرها زندگی میکنند، با مشکلات جدی ترافیکی و چالشهای توسعه شهری روبرو هستند. در بسیاری از شهرهای توسعه یافته، زیرساختهای قدیمی از جمله شبکههای ترافیکی، نمیتوانند نیاز شهروندان را برآورده سازند، چراکه این زیرساختها نیاز به بهسازی فوری داشته و هزینه کاهش این مشکلات شهری غالباً بسیار گران است(Zeng et al,2019:1). اصطلاح خاص "فضای مشترک" یک رویکرد کاملاً متفاوت بمنظور طراحی خیابان، جریان ترافیک و ایمنی جاده بوده که به سرعت در حال رشد میباشد. فضای مشترک با ترکیب وسیعتر از مفهوم روانشناختی رفتاری و با تغییر درک خطرپذیری و ایمنی، مجموعهای از اصول را در راستای ترکیب موفقیت آمیز تحرکات با دیگر عملکردهای مدنی خیابانها و فضاهای شهری ارائه میدهد (Hamilton-Baille,2008:161).
آلودگی، ازدحام و ملاحظات شهری منجر به تغییر رویه در استفاده از وسایل نقلیه خصوصی مراکز متراکم شهری شده است. غالبا آخرین جادهها به سیستمهایی نظیرحمل و نقل عمومی، اشتراک گذاری ماشینها و دوچرخهها به منظور افزایش میزان پیادهروی و دوچرخه سواری مجهز شدهاند(Scarinci et al.2017: 310). بسیاری از شهرها سیاستهایی را اتخاذ کردهاند که هدف آنها ارتقاء شیوههای حمل و نقل فعال مانند پیادهروی و دوچرخه سواری میباشد. تشویق به حمل و نقل فعال از اهداف پایداری شهرها پشتیبانی کرده و باعث کاهش آلودگی هوا ناشی از ترافیک میشود و به کاربران راهها کمک میکند تا یک شیوه زندگی سالم را اتخاذ کرده و سطح فعالیت بدنی خود را افزایش دهند(Rushdi and Tarek,2020: 37). پیادهروی طبیعیترین راه برای حرکت انسانهاست. بدن ما، ادراک حسی و ذهنی ما برای میلیونها سال براساس این سیستم جابهجایی تکامل یافته است(Coch et al,2018). پیادهروی عمدتا به عنوان یک نوع حمل و نقل پایدار شناخته شده است. این عمل مزایای اجتماعی و منحصر به فردی دارد، به ویژه در افزایش ارتقای سلامت و عدالت اجتماعی و همچنین کاهش انتشار گازهای گلخانه ای تاثیر مثبتی نیز دارد(Rafiemanzelat,2017: 94). از سوی دیگر ترویج به اشتراک گذاری فضا به منظور بالابردن کیفیت زندگی اجتماعی و ایمنی محیط اطراف خیابان به طور فزاینده مورد پذیرش ویژگیهای طراحی مدرن شهری است(Anvari et al,2015:83). مناطق مرکزی شهرها به طور سنتی محل استقرار اماکن دولتی، کسب و کار، گردشگری و هنر و امکانات تفریحی بوده و در بسیاری موارد هنوز هم وجود دارد(Elsoradi,2018:52). مشکل عرضه در نقاط تجاری مرکز شهر با افزایش تعداد اتومبیلهای شخصی درخیابانها آغاز شد(Lewandowski:2016: 288). با این حال، در سالهای اخیر، روند تفکیک ترافیکی، به دلیل پیشرفتهای معماری و برنامهریزی شهری، رونق یافته است. در عوض، طراحی خیابان و مهندسی ترافیک، باعث انتقال تمرکز از وسایل نقلیه به عابران پیاده به منظور ایجاد یک قلمرو عمومی بهتر شده، که عمدتا از طریق تایید عملکرد خیابانها به عنوان مکانها و شریانهاست و همچنین هدف از طراحی آن، به منظور حرکت آسانتر عابران پیاده و کاهش سرعت وسایل نقلیه است(Kaparias,2015:115). اقدامات ایمنی پیشرفته شامل وسایل نقلیه، زیرساختها و محیط آن، سیستمهای حفاظتی، آموزش و توسعه دانش رفتاری، ابزار اصلی برای کاهش تعداد و شدت حوادث مربوط به افراد آسیبپذیر در جادهها و خیابانهاست. بخش عمدهای از کاهش چشمگیر مرگ و میر را میتوان به افزایش ویژگیهای امنیتی خودروها، نسبت داد. در کنار آنها بهبود در زیرساخت، سازماندهی دوربینهای کنترل سرعت، بازنگری محدودیتهای سرعت برای سازگارکردن آنها با استانداردهای ایمنی جادهها، سیاستهای آشامیدن و رانندگی موثر، افزایش ناحیه 30 کیلومتر در ساعت در مناطقی که بسیاری از کاربران جادهای آسیبپذیر هستند و بهبود در حفاظت از عابر پیاده و افراد حاضر در خودروها،همه وسایل موثر در ایمنی راهها هستند(Mako and Szakonyi,2016: 2122).
در دهه گذشته، برنامه ریزان حملونقل در سراسر جهان عناصر طراحی فضای مشترک را به عنوان راهی برای ایجاد مکانهای دوستدار عابران در نظر گرفتهاند. خیابانهایی که دارای اصول فضای مشترک هستند تمایل به کاهش سرعت خودرو و افزایش ایمنی برای کاربران جاده آسیبپذیر دارند(Beitel et al,2018:710). فضای مشترک یک رویکرد طراحی است که با هدف کاهش ترافیک وسایل نقلیه یا تضعیف ترافیک وسایل موتوری با کاهش یا حذف حجم مدیریت ترافیکی مرسوم مانند نشانههای ترافیکی،علامتگذاری راهها و در برخی مواقع فرونشاندن حاشیه پیادهرو بوده که منجر به هم ترازی سطوح میشود(Holmes,2015:6). در واقع فضای مشترک به عنوان یکی از ابزارهای احیا و باز زنده سازی مراکز سنتی و رو به افول شهری مطرح شده که با پیادهسازی اصول و دستورالعملهای طراحی اینگونه فضاها میتوان رونق را به مراکز بازگرداند و با تقسیم عادلانه شریانهای حرکتی بین سواره و عابران پیاده، زمینه افزایش سرزندگی و نشاط را در جامعه شهری پدید آورد. حال با توجه به موارد مطرح شده این بحث پیش میآید که معیارهای طراحی شهری فضاهای مشترک در مراکز شهری چگونهاند؟ و دستورالعملهای طراحی فضای مشترک در این گونه فضاها دارای چه ویژگیهای منحصر به فردی هستند. از اینرو در این مقاله سعی برآن شده تا با بهرهگیری از اسناد ارائه شده در زمینه طراحی فضاهای مشترک، معیارهای طراحی برای پیادهسازی این رویکرد در مراکز شهری و علی الخصوص در نمونه مورد مطالعه واقع در خیابان خیام شهر قزوین تدوین شده که در قالب چارچوب پیشنهادی ارائه خواهدشد.